تینو – علی الله سلیمی: صبح شنبه می توانست روز متفاوت و غیرعادی باشد، اما اینطور نبود. همه چیز عادی بود و زندگی مثل روزهای دیگر ادامه داشت. به طبیعی ترین شکل ممکن و البته با اضافه شدن برخی شایعات که خیلی زود خاموش شدند. چون شواهد زیادی برای اثبات شایعات وجود نداشت. از این رو زندگی عادی و روزمره به سرعت شایعات بی اساس را رد کرد و چرخه زندگی عادی در ایران اسلامی دوباره به استقبال صبح پاییزی تازه رفت.
- نانواها تنورها را روشن کردند
قبل از طلوع آفتاب روز شنبه کارگران نانوایی طبق معمول تنورها را روشن کردند و خمیر را ورز دادند تا مانند هر روز نان داغ را به موقع به دست مشتریان برسانند. انگار صداهای دیشب از دور بلند شد تا روال عادی زندگی را به هم بزند. مشتریان نیز به موقع می آمدند تا نان گرم تهیه کنند تا انرژی مورد نیاز برای کار و زندگی بقیه روز را دریافت کنند.
- ورزش صبحگاهی فراموش نشد
طبق معمول، صبح زود از خواب بیدار می شدند تا قبل از رفتن به محل کار، تمرینات صبحگاهی خود را به موقع انجام دهند و ایستگاه های ورزشی را سرحال تر از همیشه نگه داشتند. صداهای شب قبل را هم جدی نگرفتند.
- دانش آموزان به مدرسه رفتند
صدای شاد و شاد بچه ها هنگام رفتن به مدرسه به خیابان ها و خیابان ها سرازیر شد و نوید یک روز عادی دیگر را می داد که دانش آموزان مانند هر روز در کلاس ها حاضر می شدند و معلمان به آنها از امید و تلاش برای کسب دانش و مهارت برای ساختن سربلندی می گفتند. ایران که دشمن از آن می ترسد. دانش آموزان و معلمان سروصدای دیشب را جدی نگرفتند.
- جوک ها و جوک های خنده دار در مورد ناتوانی دشمن
بسیاری از زنان و مردان قبل از رفتن به محل کار، تلفن همراه خود را چک کردند و برای دقایقی از انواع جوک ها و جوک های خنده دار درباره تلاش نافرجام دشمن برای برهم زدن زندگی عادی شهر لذت بردند. در دل به حمایت های دشمن خندیدند، توان دفاعی نیروهای مسلح کشورمان را تحسین کردند و با انرژی مضاعف راهی محل کارشان شدند.
- مسافران به موقع به ایستگاه ها رسیدند
مسافران معمولی در تاکسی ها، اتوبوس ها و قطارهای شهری (مترو) به موقع در ایستگاه ها حاضر می شوند تا بتوانند در زمان مقرر سوار خودروی سفارش شده شده و به موقع به محل کار خود برسند. شایعات پراکنده ای که از شب قبل و بعد از شنیدن آن صداهای احمقانه و نامفهوم شکل گرفته بود، اکنون با اقدام نافرجام و بی نتیجه دشمن، آرام آرام به تمسخر و تحریک مسافران تبدیل شد.
- کارهای معمولی و خریدهای روزانه
درهای تمام ادارات و کارگاه ها و کارخانه ها، کوچک و بزرگ، به روی کارمندان و کارگران باز بود و همه کار روزانه خود را مانند روزهای دیگر آغاز کردند، صبح دلپذیر پاییزی به سمت ظهر حرکت کرد و در آن سوی شهر، همان جا بازارها و بازارها میزبان مشتریانی بودند که به قصد انجام خریدهای معمولی و روزانه از خانه خارج شدند، نه برای چند روز یا چند ماه نشان از وضعیت غیرعادی داشت، اما حالا خبری از آن نبود.
- نمادهای بورس سبز می شوند و قیمت فارکس کاهش می یابد
با فروکش شدن شایعاتی که از صبح شروع شده بود، حالا نوبت به مژده هایی رسیده بود که یکی پس از دیگری می رسید. بیشتر نمادهای بورسی سبز شدند که خبر از یک روز خوب در بورس و سپس خبر کاهش قیمت ارز بود که یکی پس از دیگری اتفاق افتاد و باعث خوشحالی ایرانی ها شد. خوشحال دیگر از ترس و ترس کاذب ساعات قبل خبری نبود. زندگی یک بار دیگر جنبه خوب خود را به ایرانیان نشان داد.