به گزارش تینو، او چند متری تا یاغی شدن فاصله داشت و توافق برای حضور در پرسپولیس قطعی شد، اما در آخرین لحظات مدعی شد که تماس استقلال او را دچار تردید کرده است، نه اینکه به باشگاه برود. آبی ها اردو می زنند و از پیراهن قرمز عبور می کنند. اما برخلاف قول هایی که مدعی است به او داده اند، از نظر فوتبالی و مالی با ضرر مواجه شده است.
در نهایت با او درباره گلی که دیشب به ثمر رساند و تیمش را بالاتر از استقلال قرار داد با او صحبت کردیم که در ادامه می خوانید.
اولین برد این فصل در خانه برای شما بهترین بود و توانستید با دو گل خیبر را شکست دهید.
برد خیلی خوبی بود و ما به آن نیاز داشتیم. ما خیلی خوب تمرین کردیم و تمرکز کردیم و فکر می کنم به چیزی که قبل از این مسابقه فکر می کردیم رسیدیم: اتحاد و همدردی. تلاش بازیکنان و همه اعضای تیم برای کسب این نتیجه از ابتدای هفته و قبل از مسابقه کاملا ملموس بود و این آرزوی ما بود و خوشبختانه به آن رسیدیم.
نکته ویژه این پیروزی این است که شما به عنوان بازیکن تعویضی در زمین حاضر شدید و با زدن یک ضربه پنالتی و زدن یک گل دیگر برای شمس آذر جریان مسابقه را کاملا تغییر دادید..
هر اتفاقی در تیم می افتد نتیجه کار گروهی است و خواست خدا این بود که گل بزنم، ضربه پنالتی بزنم و برای تیمم موثر باشم. این برد یک تلاش تیمی است و همه، از کادر پزشکی گرفته تا تدارکات، در آن تاثیر داشتند. همچنین باید از هواداران تشکر ویژه ای داشته باشیم. آنها 90 دقیقه از تیم حمایت کردند و سهم زیادی در موفقیت تیم داشتند. فصل گذشته که به اینجا آمدم، حضور آنها البته پررنگتر و بیشتر بود. اما من این را به شرایط مردم و سختی کسب وقت آزاد نسبت می دهم. اما کسانی که حضور داشتند هم جالب هستند و این پیروزی را به همه هواداران عزیز قزوینی تقدیم می کنیم.
و از آنجایی که سعید دخی روی نیمکت خیبر خرم آباد حضور دارد، به نظر می رسد این بازی برای شما بسیار محترم و مربوط به کاری خاص است..
به خدا این برای من نیست و هرگز چنین افکاری نداشتم. برای همه بازی ها انگیزه وجود دارد. با این حال، یک سری بازی وجود دارد که به طور ناخودآگاه به بازیکنان انگیزه بیشتری می دهد. آقای دخی برای شمس آذر زحمت کشیده و من شخصا به خاطر ایشان آمدم. باید از آقای دهشی و همچنین آقای مهرداد کریمیان و کادر ایشان که منتظر من بودند تشکر کنم. 48 ساعت به پایان نقل و انتقالات گذشته بود که توانستم قراردادم را با استقلال فسخ کنم و این عزیزان تا آن لحظه صبر کردند و به راه افتادند.
نکته جالب دیگر این است که با حضور در شمس آذر در پست جدیدی بازی می کنید و به عنوان وینگر یا حتی مهاجم بازی می کنید.
این درخواست و نظر آقای سعید زهحیهی بود و باید در فضای جدیدی که در اختیار من قرار داد از این فرصت تشکر کنم. در این پست یک بازی به من دادند و برای من پست خوبی است و فضا آزاد است و می توانم شروع کنم و باید دوباره از آنها تشکر کنم.
پس از اعلام آفساید در دیدار قبلی در قزوین، حالا طلسم گلزنی شما شکسته شده و روز فوق العاده ای را مقابل خیبر سپری کردید.
الحمدلله و لطف خداست و از او سپاسگزارم که این روز را برای من رقم زد و سعی می کنم این روند را ادامه دهم. آنچه مهم است موفقیت شمس آذر است و در مجموع نتیجه برای همه ماست، خوشحالم که در این دیدار اتفاق خوبی برای تیم ما افتاد و توانستیم هواداران را راضی و خوشحال به خانه برگردانیم و امیدوارم این روند ادامه داشته باشد. .
اما نکته جالب اینجاست که گل شما و برد شمس آذر باعث شد استقلال یک امتیاز سقوط کند و این مشکل در فضای مجازی کاملا مشاهده شد.
به خدا عادت من این است که در تیمی که در آن بازی می کنم در مورد مسائل دیگر صحبت نکنم و عادت دارم همیشه حرمت نان و نمک را حفظ کنم. مخصوصا استقلال. من هیچ وقت خبری از اتفاقاتی که در استقلال برایم رخ داد را به رسانه ها ندادم و روزی که نقل و انتقالات شروع شد نامه فسخ یک طرفه فرستادم اما متاسفانه هیچکس جوابی به من نداد. بالاخره دو روز مانده به پایان نقل و انتقالات، قراردادم را فسخ کردند. از طرفی مبلغ تاییدیه ای که با شرکت آلومینیوم توافق کرده بودند را پرداخت نکردند بنابراین چک برگشتی خواهد داشت. رضایت نامه را از جیبم دادم اما هیچ وقت حاشیه ای نکردم. اما شرایط از ابتدای فصل مشخص بوده و متاسفانه این وضعیت نتیجه آن است. متاسفانه تیم بزرگی نتوانست هواداران را راضی کند و نتایج اتفاقات قابل پیش بینی بود.
شما می توانستید در همان پنجره زمستانی فصل گذشته شورشی شوید و همه چیز را آماده کنید، اما تصمیم گرفتید به استقلال بروید.
فصل گذشته او در یک نیم فصل دو گل و دو پاس گل به ثمر رساند و در 10 هفته یک پنالتی به ثمر رساند. با این اجرا پیشنهادی هم از پرسپولیس گرفتم اما در نهایت خدا برایم راهی کرد. با همه مشورت کردم و گفتند نه استقلال تیم قبلی من بود و تماس های زیادی از درون تیم داشتم که می گفتند پیگیر هستند. می خواستم شرایطم را بهتر کنم اما وقتی به تیم آمدم این شرایط فراهم نشد. من 7-8 میلیارد از قراردادم ضرر کردم و 3 میلیارد و مقدار کمی پول رضایت دادم. اما این قسمت بود.
البته همسرت هم با تصمیمت برای رفتن به پرسپولیس مخالف بود.
همه مشورت کردند اما تصمیم نهایی من حضور در استقلال بود.
اما کار حضور شما در پرسپولیس تمام شده بود و با آمدن مدیر برنامه هایتان به باشگاه منتظر بودید چند خیابان آن طرفتر تمام شود اما تماس ها مانع از این انتقال شد و نشانی انقلابی روی نام شما گذاشت. شاید دعوت جواد نکونام همه چیز را عوض کرده باشد اما در استقلال هم شوت خوبی نگرفتی.
این وضعیت برای همه در فوتبال پیش می آید. من زیاد به صحبت های یاغی فکر نمی کردم… و طبیعی بود که بخواهم بازی کنم و طبیعی و حرفه ای تر بود که استقلالی ها با توجه به سابقه حضورم در این تیم، هر چند با مبلغ و باخت کمتر، پیشنهاد دادند. می خواستم برگردم و از خیلی چیزها بگذرم. اما فوتبال است و فراز و نشیب هایی دارد. این اتفاق برای من افتاد. وقتی آن تماس ها را دریافت کردم، فکر کردم به شدت به من نیاز دارند و گفتم زشت است که تیمی را ترک کنم که بخشی از هویت فوتبالی من است و باید برگردم و تا جایی که می توانم کمک کنم. اما متاسفانه اوضاع فرق می کرد. من باختم اما به لطف خدا بود و بهتر است از گذشته صحبت نکنم.
استقلال در فصل اول کلی را به عنوان مدافع راست گذاشت. تورانیان، تو و صالح حردانی و در نهایت، اما حالا بحث های زیادی در مورد این پست و گل هایی که استقلال دریافت کرده، مطرح است..
این نظر مربی است و قبل از اینکه فصل تمام شود، با کادرفنی صحبت کردم و گفتم برای فصل آینده نمی مانم و شرایط کار خوب نیست. یکسری جاها هست که می بینید به هر حال می توانید کار پیدا کنید و آنجا بمانید، اما وقتی ایده هایتان به هم نزدیک نیست، باید بروید و ماندن فایده ای ندارد. به هیچ وجه مفید نیست. همیشه به این فکر می کردم که بهترین کار را برای خودم انجام دهم و قبل از پایان فصل هم گفتم اما آنها نمی خواستند به همکاری ادامه دهند یا من را حفظ کنند، بنابراین این تصمیم را گرفتم اما مدیریت خیلی اذیتم کرد و تاییدم لغو شد. دو روز مانده به پایان نقل و انتقالات داده نشد. بعد قبول کردند که پولم را بدهند که ندادند و یک سری اتفاقات خوب پیش نرفت.
اما تو بازیکن بزرگی هستی و گرفتن تیتر از تو سخت است، اما فکر نمی کنم بخواهی آن روزهای استقلال را ببینی.
هر جا بودم، فلسفه ام این بود که وقتی نان و نمک این تیم را می خوردم، جزئی از آن تیم بودم. اما قطعا آدم نمی تواند گذشته اش را فراموش کند من در تیم های بزرگ بازی کردم و برایشان آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم اتفاقات خوبی برایشان بیفتد، مخصوصاً استقلال تا از شر این روزهای بد خلاص شوند و هوادارانشان بیشتر از این آسیب نبینند.