تینو – الناز عباسیان: در سالهای اخیر و در شرایطی که دشمنان این آب و خاک با تجهیز همه امکانات و استفاده از همه ابزار و ایجاد هرج و مرج امنیتی در کشورهای منطقه قمر سعی در ایجاد توطئه و اخلال در روند امور داشتند. اهداف جمهوری اسلامی ایران، مردانی بزرگ با جانفشانی سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) جان خود را فدای مرزهای این سرزمین کردند. حرم خدا به مناسبت گرامیداشت یاد و خاطره این عزیزان، 27 مردادماه سالروز شهادت مدافع حرم محسن حججی، روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم نامگذاری شد تا فرصتی برای گرامیداشت یاد و خاطره شهدای مدافع حرم باشد. فداکاری، تلاش و شهامت این دلیرمردان. در زیر روایت برخی از شهدای مدافع حرم را می خوانیم.
غلبه بر دلبستگی ها
اولین شهید مدافع حرم ترکیه ای محرم
سال و محل تولد: 1357، لرستان
سال و محل شهادت: 1390، دمشق
اولین شهید مدافعان حرم محرم ترک بود که بسیار وظیفه شناس و مسئولیت پذیر بود و خود را در قبال تک تک اعضای خانواده و همکاران مسئول می دانست. اما به دخترش فاطمه خانم بسیار علاقه داشت و به او وابسته بود. وقتی پدرش به شهادت رسید، فاطمه 7 سال بیشتر نداشت. مسئولیت شهید راهی را مشخص کرده است که از این علاقه و معاشرت فاصله می گیرد و آن را به میدان نبرد می برد. او معلم تخریب و عضو هیئت علمی بود و در مأموریت های خارجی متعددی شرکت داشت. محرم در سال 1377 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به عضویت نیروی قدس و نیروهای خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. این شهید از سرکردگان توانمندی بود که از ابتدای جنگ سوریه، نقش پر رنگی در سازماندهی نیروهای مردمی برای انهدام نیروهای تکفیری داعش داشت شهر دمشق بر اثر ورود یک بمب انفجاری توسط نیروهای تروریستی تکفیری.
مدافعی که در سوریه جهاد فرهنگی کرد
شهید مدافع حرم حجت الاسلام محمد برهنج
سال و محل تولد: 1356 شهرری
سال و محل شهادت: 1395، حلب، سوریه
وی متولد شهریور 56 و در شهریور 1374 درگذشت، ریحانه و فاطمه دوقلوهای او هستند و دو سال هم نداشتند که پدرشان به شهادت رسید. زینب پاشاپور، همسر شهید که خواهر شهید مدافع حرم اصغر پاشاپور نیز هست، در این باره می گوید: 4 سال و 7 ماه با هم زندگی کردیم، اما آنقدر عمیق بود که الگو شد برای رفتار زوج های جوان این روزها او عاشق خریدن گل و خنده و شوخی بود و جو خانه را به فضایی شاد و لذت بخش تبدیل می کرد پیر، همه آشنایان از او راهنمایی خواستند، ایشان اتاق مخصوص به خود را داشتند، اما ایشان گفتند که از کارگرانی که زیر آفتاب کار می کنند و زیر کولر می نشینند، خجالت می کشند می رفت و آنها را به چالش می کشید و مقداری از حقوقش را به یکی از کارگران واریز می کرد، چون وضعیت مالی خوبی نداشت. جنگ در سوریه علنی شد و او تصمیم گرفت که برود. من نمی روم، ولی خودت جواب حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بده دکتر شمران، به چالش کشیدن خانواده های فقیر و وضعیت بهداشتی مدارس در آنجا مثال زدنی بود. بازتاب کار وی تا جایی گسترش یافت که وزیر فرهنگ در مراسمی از خدمات وی بازدید و لوح تقدیری به وی اهدا کرد. خدمات او باعث شد مزدوران سوری او را با آب آلوده مسموم کنند و بکشند.
شهید اخراج شده از سوریه
شهید مدافع حرم حجت الاسلام علی تمام زاده
سال و محل تولد: 1355، تهران
سال و محل شهادت: 1394 حلب
شهید مدافع حرم علی تمام زاده روحیه شوخی داشت و رفتن به سوریه برای خودش ماجرایی بود. او هیچ آموزش نظامی ندید و مراحل اداری داشت. او تصمیم گرفت برای اولین بار در ژانویه 2014 با پاسپورت افغانی به طور غیرقانونی به سوریه برود. پس از 5 هفته نیروهای امنیتی سپاه پاسداران ایران وی را شناسایی و از سوریه اخراج کردند. این اتفاق روحیه او را از بین برد اما ناامید نشد و این بار اقدام به اعزام قانونی به سوریه کرد. با پیگیری های علی رضا توسلی فرمانده تیپ فاطمیون و تایید شهید سرلشکر حاج قاسم سلیمانی فرمانده وقت سپاه قدس، در اردیبهشت 1393 به صورت قانونی و به عنوان روحانی به تیپ فاطمیون پیوست. به گفته همرزمانش در جبهه های جنگ علاوه بر مبارزه با داعش، کارهای تبلیغاتی و مذهبی انجام می داد. حتی با او در این سفر کتاب فرهنگی ویژه شهدای لشکر فاطمیون را برای سربازان برد و خواند. در ستاد لشکر طیبه علاوه بر برنامه های منظم از جمله دعا و خطبه، مسابقات کتابخوانی و مراسم یادبود رزمندگان برگزار می کرد. ایجاد شرایط برای مسابقات والیبال و فوتبال رزمندگان از دیگر وظایف او بود. سرانجام در 24 آبان 1394 مصادف با 23 محرم 1437 در سن 39 سالگی به شهادت رسید.
شهید طنز
شهید مدافع حرم الیاس الشجینی
سال و محل تولد: 1353، بوئین زهرا
سال و محل شهادت: 1394، حلب، سوریه
شهید الیاس شجینی در خانواده ای عمیقا مذهبی و دارای روحیه جدی رشد کرد. با این حال، او به شوخیها و شیطنتهای خودش خیلی علاقه داشت. بشاش، باهوش، شوخ طبع، مشتاق، پرهیاهو و در عین حال واضح و روشن است که شوخی ها و مشغله هایش بی پایان است، به طوری که از همسایه، دوست و همراهش به معلم، والدین و همسرش ختم نمی شود. . با استفاده از این ویژگی رنگارنگ آنها نمی مانند. او از غافلگیر کردن افراد و ایجاد احساس خوشحالی در آنها لذت می برد. البته او همیشه برای جوک هایی که به آنها می گفت از مردم اجازه می گرفت. پس از پایان خدمت سربازی وارد ارتش می شود و در یک دگردیسی ناگهانی دیگر در نظر همه همان فرد سابق نیست. او برای دفاع از حریم و حریم بی بی زینب متواضع، سخاوتمند، ساکت و بی تاب می شود. وی در سوریه بر اثر اصابت موشک به شهادت رسید و جسدش 6 سال بعد در جریان تفحص پیکر شهدا توسط تیم تفحص سپاه پاسداران و شهدای نکسا در سوریه کشف شد. و هویت او از طریق DNA شناسایی شد. یک تست
آیت الله بهجت قول شهادت دادند
شهید مدافع حرم عبدالمهدی الکاظمی
سال و محل تولد: 1363، ماه خمین
سال و محل شهادت: 1394، حلب، سوریه
وی در سال 1363 در شهرستان خمینی شهر به دنیا آمد. اسمش را فرهاد گذاشتند. وی فوتبالیست خوبی بود و به تیم جوانان سپاهان اصفهان پیوست و پس از مدتی فعالیت ورزشی تصمیم به ورود به حوزه گرفت و دو سال در محضر آیت الله ناصری به تحصیل پرداخت. او یکی پس از دیگری به سمت بالا رفت تا اینکه حادثه ای رخ داد که مسیر زندگی او را تغییر داد. شبی خواب عجیبی دید و چون تعبیر آن را نفهمید، نزد استاد اخلاق آیت الله نصیری رفت و خواب را برایش تعریف کرد. آیت الله ناصری پیشنهاد داد به آیت الله بهجت برود و از ایشان جواب بگیرد. شهید الکاظمی با آیت الله بهجت ملاقات کرد و پس از بیان خواب خود متوجه شد که در آینده به شهادت خواهد رسید. نام خود را از فرهاد به عبدالمهدی تغییر داد و بنا به دلایلی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. با ورود به سپاه به لطف توانایی هایش به سرعت توانست دوره های مختلف نظامی را بگذراند و به عنوان فرمانده گروهان انتخاب شد. بعدها فرمانده گردان امام حسین (علیه السلام) سپاه ناحیه خمینی شهر شد. اواخر آذرماه 1393 برای دفاع از حریم آل الله (رحمت الله علیه) به جبهه مقاومت پیوست و در شهر حلب به شهادت رسید.
آیا من باشم و کسی به سمت حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) چپ نگاه کند؟
شهید مدافع حرم مجید قربانخانی
سال تولد: 1369، تهران
سال شهادت: 1394 خان طومان سوریه
مجید را همه اهل محل می شناختند. عظمت زیادی بین آنها بود. حرف هایش تند بود و با اینکه سنش زیاد نبود، دعوای بچه های محله را حل می کرد و آنها را به کافه دعوت می کرد تا با هم قلیان بکشند و چای و املت بخورند. قلیان زیاد می کشید که باعث شد پدرش با او دعوا کند و ماجد دو شب به خانه نیامد. ماجد از نمازگزاران و روزه داران و نمازگزاران نبود، بلکه از کودکی در عزاداری امام حسین (علیه السلام) شرکت می کرد. پسر خیلی خبیث بود و همیشه چاقو در جیبش داشت. او یک قلدر بود و همه بچه ها باید به او گوش می دادند. کم کم برای خودش یک کافه درست کرد و رفت و آمد داشت. اما رنسانس معنوی آقا مجید مانند جوان لوطی مسلک، محبان و متقیان اهل بیت علیهم السلام در همان مجلس تسبیح هیئت سیدالشهدا (علیه السلام) صورت گرفت. بر او باد). او تلاش زیادی می کند تا به سوریه برسد تا آنچه گفته است عملی کند. در سال 1394 در منطقه خانطومان حلب سوریه به شهادت رسید و مفقودالاثر شد. جسد وی حدود 3 سال پس از شهادت با آزمایش DNA شناسایی شد.
نوخبا دکتر نشد، مدافع حرم شد
شهید مدافع حرم اکبر شهریاری
سال و محل تولد: 1363، تهران
سال و محل شهادت: 1392، دمشق
شهید اکبر شهریاری دانشجوی نمونه بود و پس از اخذ مدرک در آزمون سراسری شرکت کرد و در رشته پزشکی پذیرفته شد. زهرا شهریاری، خواهرش، میگوید: «پدرم خیلی به درسهای ما اهمیت میداد یک لباس پزشکی اما او گفت که می خواهد وارد ارتش شود، اما او آنقدر گفت که پدرم را متقاعد کند که بتواند ریش سفیدی بگذارد و دیگران را دستگیر کند او تازه وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده بود و درآمد زیادی برای خود داشت، اما در سال 1369 با دیگران تقسیم شد. او با همسرش مهربان بود و معتقد بود مقدس بودند و برای شستن ظروف و جارو کردنشان آفریده نشدند. او در زندگی خانوادگی خود الگو بود نام همسرش بود و از کلمات زیبایی برای صدا زدن او استفاده می کرد.
کوچکترین شهید مدافع حرم
شهید مدافع حرم شاهزاده علی آل محمدیان
سال و محل تولد: 1371، تهران
سال و محل شهادت: 1395، سوریه
شهید امیرعلی محمدیان کوچکترین شهدای مدافع حرم است. در آغاز جنگ سوریه، امیرعلی ناراحت بود. موضوع خروج او به خانه اغلب مطرح می شد. اما مادرش نگذاشت برود. در آخرین لحظه به او میگوید: از آن سه فرزندی که خداوند به تو عنایت کرده، نمیخواهی یکی از آنها را فدای زینب(سلام الله علیها) کنی؟ مادر با این کار موافقت کرد و رفت. مدت زیادی در سوریه نماند که خبر شهادتش رسید. به نظر می رسد شب عملیات از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته و روی زمین افتاده است. یارانش می خواهند به او کمک کنند، اما او راضی نیست. می گوید برو من خودم را می آورم. اما به شخص دیگری اطلاع داده نشد. امیرعلی مجذوب حضرت فاطمه (سلام الله علیها) شده بود و می خواست مانند او گمنام دفن شود. دو سال پیش جسد وی شناسایی و به وطن بازگشت. پشت برگه بدهی اش نکته جالبی درباره او نوشته شده است. وی تاکید کرد که به وسایل بیت المال دست نزنید و خودش هم به آن دست نزد. با این حال، او مطمئناً پولی را برای این هدف کنار گذاشت. او نماز و روزه خود را به جا می آورد، اما دعای تشریفاتی 30 روزه ای که نوشته بود مربوط به یکی از دوستانش است که در تصادف جان خود را از دست داده است.
hamshahrionline به نقل از تینو