تینو – فرشاد شیرزادی: غلامحسین عمرانی، شاعر، محقق و استاد دانشگاه، از دوستان گرمبا و گلستان محمدعلی بهمنی است. چند روز پیش که با او صحبت می کردیم غم بر دلش نشسته بود که گفت: برای سلامتی استاد دعا کنید. در مهرماه 1349 شاعر «باغ لعل» را به طور اتفاقی با محمد الغکی ملاقات کرد و او را فردی مردم دوست و در عین حال شجاع و متواضع یافت. دوستی العمرانی و بهمنی حتی قبل از کرونا هم ادامه دارد. او خاطرات زیادی از بهمنی دارد. از اولین ملاقات آنها در میدان ارک تا سال 2018 و ملاقات آنها در شبی از شعرهای مختلف. چون العمرانی در زمینه شعر و شعر صاحب نظر است، می تواند درباره بهمنی و شعر او صحبت کند. گفت و گوی کوتاه ما با العمرانی را بخوانید.
چه زمانی با استاد بهمنی آشنا شدید؟
در مهر 1349 دانش آموز دبیرستان رادیو ایران واقع در میدان ارک بودم که استاد محمد الدغری که متصدی گروه ادبیات ما بود، من را به استاد بهمنی معرفی کرد.
چرا، چه چیزی باعث شد که او شما را به حضور خود دعوت کند؟ او در تو چه دید؟
چون شعر می گفتم و استاد حقوق می دانستند. من در آن زمان آهنگ می خواندم و زنده ی محمد حقی شناخت استاد بهمنی را برای من خوب و مناسب دانست. مستقیم به میدان ارک رفتم. خوب یادم هست که استاد بهمنی در محوطه سرسبز میدان ارک قدم می زد و منتظر من بود. سلام کردم و گفتم از طرف وکیل میام خدمتتون. با تواضع و مهربانی از من پذیرایی کرد و با هم صحبت کردیم. همان روز در جلسه ای با حضور استاد بهمنی، مرحوم معین کرمانشاهی و زنده یاد سیمین بهبهانی شرکت کردم. به عنوان یک شاعر اولیه، کارم را در آنجا با بهمنی شروع کردم.
دوستی شما با استاد بهمنی چقدر طول کشید؟
تا همین اواخر و اگر دقیق بخواهید قبل از شیوع ویروس کرونا، یعنی در سال ۲۰۱۸، هر از چند گاهی در جلسات شعر و محافل خصوصی شرکت می کرد. حتی زمانی که قرار بود استاد بهمنی با خبرنگاری ملاقات کند، من آنجا بودم و نظرم را می پرسیدند. او در شعر و ترانه سرایی ایرانی صاحب نظر بود.
نگاه شما به استاد بهمنی به عنوان یک شخص چگونه بود؟ زمانی که با استاد بهمنی آشنا شدید، رابطه تان با ایشان چگونه بود؟
در یک کلام، یک آدم محبوب، یک آدم محبوب، یک نجیب، یک رزمنده بود. پهلوان یعنی نمونه قهرمانی و مردمی داشت. او همیشه با مردم و در کنار مردم بود. سرگرم کننده و در عین حال متفاوت بود. محمدعلی بهمنی شاعری است که شعر سنگین و بسیار آرام می سراید اما در عین حال مردمی است! از این جهت او را حتی در میان شاعران زمان خود بی نظیر می دانستند.
اخیراً وقتی به دیدار استاد بهمنی می رفتم، ایشان را کمی افسرده و بی انگیزه می دیدم. دلیل این امر چیست؟
غم انگیز و غم انگیز بود. او هم بر ضد انسانیت عزادار شد! از هر فرد و گروهی که دیدند. علاوه بر این، او در هیچ باندی نبود. او هیچ وابستگی نداشت و شاعری مستقل به حساب می آمد. او چون برخاسته از متن زندگی مردم بود و ارتباط دائمی با مردم داشت، نمی خواست ضدانسانی شکوفا و گسترش یابد.
روحیه اش چطور بود؟
او شاعری حساس و زود عصبانی بود. من معلم دیگری داشتم به نام امیری فیروزکوهی که در دوران دبیرستان با او کار می کردم. خیلی هم حساس بود. اما او غزل وادی سنتی می خواند، اما محمدعلی بهمنی غزل نیمی می خواند، اما هر دو به معنای دقیق کلمه حساس بودند.
شما هم متخصص مو هستید. کیفیت شعر استاد بهمنی چگونه است؟ اولین مجموعه شعر او پس از انقلاب با عنوان «باغ لعل» منتشر شد.
محمدعلی بهمنی بعد از مرگ منوچهر نستانی غزل را منتشر کرد. منوچهر نستانی چندان شناخته شده نبود و خیلی زود درگذشت. محمدعلی بهمنی در سال 1345 به ترانه سرایی روی آورد و در سال 1347 اشعار خود را در مجله الشباب آن زمان که علی رضا طبایی مدیریت صفحات شعر را بر عهده داشت منتشر کرد. حرف های جدیدی داشت. حتی حسین هم بعد از بهمنی خلع شد. حقیقت این است که بهمنی بین نیستی و انزوا قرار می گیرد. از این نظر او یک شاعر میانه است. خلاصه او را شاعر نئوکلاسیک می نامیدند. او توانست غزلیات نئوکلاسیک را منتشر کند.
در غیاب او چه شکافی در شعر معاصر ایجاد خواهیم کرد؟
فکر می کنم هنوز جای خالی او پر نشده و الان هم پر نخواهد شد. متأسفانه شاعران امروزی می خوانند و در یک جهت حرکت می کنند. متأسفانه غزل نویسان دهه 1980 تنها به تصویر می پردازند و شعر آنها فاقد پشتوانه فرهنگی و کلاسیک است. این خود خلاء ایجاد می کند. بهمنی نیز از این جهت ثروتمند بود.
hamshahrionline به نقل از تینو